مرگ نرگس
 
درباره وبلاگ


دوستای عزیز.سلام. بی نهایت ممنون که از وبلاگ ما دیدن می کنید.راستی لطفا در نظر سنجی شزکت کنید و نطر هم یادتون نره.
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 73
بازدید دیروز : 65
بازدید هفته : 270
بازدید ماه : 382
بازدید کل : 24823
تعداد مطالب : 168
تعداد نظرات : 204
تعداد آنلاین : 1

<
نم نم باران
شیشه پنجره را باران شست از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست؟




وقتی نرگس مرد.گلهای باغ همه ماتم گرفتند و از جویبار خواهش کردند برای گریستن به آنها چند قطره آب وام دهد. جویبار آهی کشید و گفت:به قدری نرگس را دوست داشتم که اگر تمام آبهای من به اشک مبدل شود و آنها را بر مرگ نرگس بپاشم باز کم است.گلها گفتند:راست می گویی،چگونه ممکن بود با آن همه زیبایی، نرگس را دوست نداشت؟!

جویبار پرسید:مگر نرگس زیبا بود ؟!

گلها گفتند :تویی که نرگس اغلب خم شده،صورت زیبای خود را در آبهای تو تماشا می کرد باید بهتر از هر کس بدانی که نرگس زیبا بود.

جویبار گفت:من نرگس را برای این دوست داشتم که وقتی خم شده و به من نگاه می کرد ،می توانستم زیبایی خود را در چشمان او تماشا کنم.

از دکتر مهدی حمیدی شیرازی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 13 / 9 / 1391برچسب:, :: 21:53 ::  نويسنده : محیا .مبینا و آریانا